زندگی یا بندگی ؟؟؟

در دوران کنونی در کشور پهناور و ثروتمند ایران اسلامی دو گروه عمده در کشور وجود دارند که هر دو این شعار را سر می‌دهند که "راه حل برون رفت کشور از وضعیت فعلی توسل و روی آوری به ۵+۱ است" ولی تفاوتی با هم دارند؛ تفاوتشان در مصداق است، هر دو یک جمله را بیان می‌کنند ولی مرادشان متفاوت است.
گروه اول که احتمالا شما هم در نخستین برخورد همان برداشت آنها را از این شعار داشتید مصداق ۵+۱ را ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد( آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین، روسیه) به همراه کشور آلمان می دانند و آنها را به عنوان میانجی گران مسئله ی هسته ای ایران و به تبع آن حلال مشکلات اقتصادی تلقی می‌کنند؛ اما چگونه کشوری که به دلیل مشکلات مالی چندین روز دولتش تعطیل می‌شود، چند بانک بزرگ و مطرحش در این چند سال ورشکسته می‌شود و نسبت بدهی به درآمدش در هر سال افزایش می‌یابد می‌خواهد مشکلات ما را حل کند؟.
بگذریم، گروه دوم اما مصداقش برای ۵+۱ چیست؟ ۵ تن آل عبا که نجات بخش پدر بزرگوارمان بودند و در قرآن بدان اشاره شده است " فَتَلَقّٰى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمٰاتٍ فَتٰابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ ﴿۳۷ بقره﴾". آری ما ایرانیان مسلمان هم، همچون آدم ابوالبشر با توسل به این بزرگواران می‌توانیم هر سدی را از سر راهمان برداشته و در مسیر تعالی به سوی حضرت حق گام برداریم؛ آن سد هر چه می‌خواهد باشد: رژیم منحوس پهلوی، نیروی ارتش بعث تجهیز شده بوسیله ی کل دنیا از جمله آمریکا، انگلیس و آلمان، تحریم‌های به قول خودشان اثرکننده، موانع علمی سر راه دانشمندان ایرانی و... .
البته بایست توجه داشت که آن ۵ بدون این "یک" بی معناست از این رو که باریتعالی در مصحف شریف قرآن آورده که: " إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ ﴿۱۱ رعد﴾"
و آن، نیروی درون زا، اقتدار و توانایهای درونی، اعتماد به جوانان این مرز و بوم، پشتکار و ایمان قلبی است. آن "یک" کنکاش در منابع عظیم دینی ما مسلمین است تا رله حل گره ها و مشکلات اقتصادی، مدیریتی، اجتماعی و یک کلام مشکلات سبک زندگی‌مان را استخراج کنیم. خلاصه "یک" هر چه هست به درون تک تک افراد این کشور بر می‌گردد نه مستکبرین عالم.
البته این سخنان بدین معنا نیست که تعامل با دنیا باید تعطیل شود. اما چند نکته در باب تعامل باید رعایت شود:
۱. دنیا را نیایدبرابر با چند کشور جبار از جمله آمریکا یکسان گرفت.
۲. در تعامل بایستی خطوط قرمز هر دو کشور رعایت شود.
۳. از جمله خطوط قرمز هر کشوری حفظ عزت آن کشور است.
۴.اگر خطوط قرمز دو کشور متناقض باشد تعامل مفهوم خود را از دست می‌دهد زیرا در آن صورت یکی باید از آرمانهایش دست بکشد.
در آخر آرزوی موفقیت برای تیم مذاکره کننده ی هسته ای کشور سربلندمان، رفع مشکلات و اصلاح امور تمام مسلمین جهان را از پروردگار مسئلت داریم.

[ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, ] [ 7:4 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

جناب آقای دکتر روحانی

ریاست محترم جمهور اسلامی ایران

سلام علیکم

مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی است که هریک از کشورها و دولت ها می توانند با استفاده از آن، صدای خود را به گوش جهانیان رسانده و منطق خود را تبیین نمایند. سخنان مستدل شما و دفاع منطقی تان از مواضع اصولی انقلاب اسلامی که در قالب چارچوب های قواعد بین المللی بیان شد مایه شور و شعف مردم ایران اسلامی و دوستداران انقلاب اسلامی در سراسر جهان شد.

یکی از برترین نقاط قوت انقلاب اسلامی ایران در طول سی و پنج سال گذشته، تاکید بر استقلال از ابرقدرت های جهانخوار و عملی کردن شعار “نه شرقی نه غربی” بوده است. اما اتفاقی که در آخرین ساعات سفر شما به نیویورک رقم خورد باعث تلخکامی دوستداران انقلاب اسلامی و خدشه دار شدن این وجهه شده است.

در حالی که آمریکا طی سال های اخیر فشارهای همه جانبه خود را بیش از پیش تشدید کرده و با اِعمال تحریم های جدید سعی در “فروختن ژست ابر قدرتی خود” و “مخدوش کردن وجهه ی ضد آمریکایی” انقلاب اسلامی ایران نموده است، گفتگوی تلفنی شما با رئیس جمهور آمریکا چه پیامی جز “کوتاه آمدن در برابر فشارها” و عدول از اصل اصیلِ استکبار ستیزی انقلاب اسلامی ایران دارد؟

جناب آقایدکتر روحانی!

سوالات بسیاری مطرح است که در اینجا به مهم ترین آنها اشاره میشود:

۱ دستاورد مکالمه چند دقیقه ای شما آیا چیزی غیر از”شکستن تابوی مذاکره و تعامل با امریکا” و “خدشه دارشدن وجهه ضد استکباری انقلاب اسلامی” بوده است که شادی رسانه های معاند انقلاب را درپی داشته است؟

۲ اگر این تماس تلفنی در جهت منافع ملی کشور بوده است و دستاورد مهمی به حساب می آید و باعث پیشرفت هردو کشور میشود،چرا هیچ یک از طرفین مرتبط مکالمه ، شروع کنندگی این ارتباط را برعهده نمی گیرند و از گردن نهادن به عملکرد خود طفره میروند؟

۳ با احتساب راستگویی دولت یازدهم و به ویژه شخص رییس جمهور که بارها بر راستگویی دولت تاکید کرده اند،آیا این عملکرد دولت امریکا مبنی بر متهم کردن هیات ایرانی به برقراری ارتباط ،دلیلی بر درستی ادامه روند بی اعتمادی نسبت به امریکا نمی باشد؟

۴ تاثیر این ارتباط و یا به اصطلاح مکالمه کوتاه را در سطح کشورهای منطقه و جهان که دست خوش بیداری اسلامی هستند و جمهوری اسلامی را به عنوان الگوی مقاومت و ایستادگی در برابر ۳۵سال زورگویی و جنایات امریکا می دانند چگونه ارزیابی می نمایید؟

۵  کدام یک از شروط ملت ایران برای مذاکره با امریکا محقق شده است؟ آیا امریکا از دخالت های آشکار خود در امور داخلی کشور ما دست برداشته است؟ آیا امریکایی ها از حمایت اپوزیسیون ملت ایران دست کشیده اند؟ آیا امریکایی ها به دلیل کودتای بیست و هشت مرداد و حمایت های مالی و نظامی از صدام در هشت سال جنگ تحمیلی و حمله به هواپیمای ایرباس و نقش فعال  در فتنه سال۸۸از ملت بزرگ ایران عذرخواهی کرده است و اظهار پشیمانی کرده اند؟

 

۶ چطور ممکن است رییس جمهور ملتی انقلابی همچون ملت ایران که حماسه های عظیم بسیاری را در طول سی و پنج سال از تاریخ این انقلاب آفریده است از جمله حماسه عظیم ۲۴خرداد امسال که در آن حضرتعالی افتخار خادمی این ملت بزرگ را به دست آوردید  و بارها بر دشمنی خود با دولت غاصب و جنایتکار امریکا که پس از گذشت سال های سال ، همچنان خون جوانان این مرزو بوم و میلیون ها مستضعف عالم در سراسر جهان که به گفته ی امام ، مظلومین همیشه تاریخ هستندو غیر از خدا کسی را ندارند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی چشم هایشان به عملکرد این انقلاب معطوف شده است از چنگال این گرگ درنده و سگ نگهبانش اسرائیل خون خوار از حسن پذیرایی این جنایتکار نهایت تشکر را کرده باشد؟

جناب آقای دکتر روحانی!

تضاد انقلاب اسلامی ایران با آمریکا نه بر سر پرونده هسته ای و نه بر سر تسخیر یک سفارتخانه ، بلکه تضادی ماهوی است و مردم ایران از سال ۵۷ تصمیم گرفته اند که کدخدایی جز “الله” را برنتابند و زیر یوغ امریکا نباشند!

بسیج دانشجویی به عنوان یکی از آخرین یادگار امام خمینی (ره) برای  روشن شدن اذهان عمومی ۲۲جلد صحیفه امام خمینی را برای شما به عنوان هدیه به پیوست تقدیم میکند که خدای ناکرده نزدیکان سابق امام که اکنون فاصله بسیار زیادی از راه حق و راه ایشان گرفته اند و به بیان خاطرات کاملا متفاوت و گاها خودساخته می پردازند و در قضایای مختلف ثابت کرده اند که دیگر مرد میدان مبارزه نیستند و ذلت و خواری در مقابل اشرافیت و فرصت طلبان و امریکای جنایتکار را به عزت و سرافرازی  ملت فروخته اند امامی دروغین و کاریکاتوری برای حضرتعالی و دوست داران شما جلوه ندهند.

من الله التوفیق

بسیج دانشجویی دانشگاه تهران

مهرماه ۱۳۹۲

 

[ دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:, ] [ 20:51 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

نمونه‌ای از نثر " عبدالله قطب شیرازی " از عارفان شیراز :

      تا لذت انس چشیدم، وحشت (تلخی) در جهان نیافتم. اگر به سوراخ سوزنی رفتم، آنرا به گشادگی آسمان یافتم. به هر تاریکی که نگریستم، آنرا روشن دیدم،«اَعوذُ بِنورِ وَجهکَ الَّذی اَشْرَقَتْ لَهُ الظُّلُمات» به یادم افتاد. محبوب و مکروه را همه محبوب یافتم، « عَسی اَنْ تَکرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» را یاد کردم.

      در اندیشه افتادم که با این گشادگی، مردمان چرا در تنگی‌اند. و با این روشنی، جهان در چشم خلائق چرا تاریک است؟

      دانستم آن تنگی در دل خودشان است. زین رو جهان بر ایشان تنگ می‌نماید. همچون کسی که سرش بگردد، عالَم پیش چشمش گردان نماید، و حال آنکه عالَم ساکن است، این سر اوست که می‌گردد. همچنین دانستم که این تاریکی در دل ایشان است که عالَم بر ایشان تاریک نماید، همچون آن شخصی که به ناگاه کور شد، با اهل خانه گفت: چه شد که چراغ شما بمُرد. ای خواجه این چراغ توست که بمرد، چراغ خانه روشن است...

      ای ولیّ من صفت انس بهشت شنیده‌ای؟ جایی می شناسم انیس‌تر از بهشت، و آن درون دل عارفان است. و صفت وحشت دوزخ شنیده‌ باشی، جایی شناسم از آن موحش‌تر، و آن دل جاهلان است .

 

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:عارف, قطب شیرازی, نوع نگاه به زندگی, ] [ 9:26 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

چشم آقا کم کم این فریضه را در خودم تقویت می کنم، ضعف نفس را هم کم کم برطرف می کنم

 

 

 

جوانان در محيط خودشان، امر به معروف و نهى از منكر كنند. چرا اين واجب - امر به معروف، امر به كارهاى خوب - در جامعه‌ى اسلامى هنوز اقامه نشده است؟

نگوييد به من چه؛

او هم نمى‌تواند بگويد به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نكنيد. بعضى خيال مى‌كنند تا منكرى ديده شد، بايد با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داريم كه از مشت كارگرتر است. آن چيست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خيلى كارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت كارى نمى‌كند.

بعضى جوانان به ما نامه مى‌نويسند كه اجازه بدهيد ما با اين تظاهرات منكراتى، مقابله و مبارزه كنيم. خيلى خوب، مقابله بكنيد؛

اما چه‌طور؟

بريزيد، طرف مقابل را تكه پاره كنيد؟! نه، اين نيست. حرف بزنيد، بگوييد؛ يك كلمه بيشتر هم نمى‌خواهد؛ لازم نيست يك سخنرانى بكنيد. كسى كه مى‌بينيد خلافى را مرتكب مى‌شود-

دروغ،

غيبت،

تهمت،

كينه ورزى نسبت به برادر مؤمن،

بى‌اعتنايى به محرّمات دين،

بى‌اعتنايى به مقدسات،

اهانت به پذيرفته‌هاى ايمانى مردم،

پوشش نامناسب،

حركت زشت

- يك كلمه‌ى آسان بيشتر نمى‌خواهد؛

بگوييد اين كار شما خلاف است، نكنيد؛

لازم هم نيست كه با خشم همراه باشد. شما بگوييد، ديگران هم بگويند، گناه در جامعه خواهد خشكيد.


چرا كسانى از گفتن ابا مى‌كنند؟

يك عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا مى‌كنند،

يك عده هم خيال مى‌كنند كه گفتن فايده‌يى ندارد؛ بايد با دست جلو بروند! نه، زبان از دست خيلى مهمتر است. امر به معروف و نهى از منكر را اقامه كنيد؛ نگذاريد در جوامع جوان - چه در مدرسه‌ها، و چه در دانشگاهها - كار به فساد بكشد. اين مراكز براى دشمن هدف است. بدانيد كه نسل جوان اين جامعه و اين ايران اسلامى زنده است؛ دشمن هم اين را بداند. با بودن شما جوانان مؤمن، حجت بر ما تمام است.

[ پنج شنبه 30 تير 1392برچسب:حضرت آقا , امر به معروف , نهی از منکر , واجب فراموش شده, ] [ 14:14 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

با تأخبر فرا رسیدن ماه بندگی خدا مبارک

ماه زندانی شدن شیاطین مبارک

در این ماه شیطان زندانی است و گناهان ما در این ماه به دلیل شیطانی شدن نفس اماره ی ماست

همت کنیم با اجرای توصیه های بزرگان نفس خود را الهی کنیم ان شاالله

[ پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:رمضان,بندگی, ] [ 7:20 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

 سلام 

از جمله مباحث بندگی خداوند انجام عملی است که ستون دینه

من که تا حالا توی هوای به این سردی یا به عکسش توی هوای شدیدا گرم نماز نخووندم

بعضی وقتا نمازام رو هم سر وقت نخووندم

بهوونه که خیلی زیاده : جوونی و خواب ، کار و ...

ولی مهم تر از نماز خووندن توی سرما یا گرما داشتن حضور قلبه

البته چیزی از ارزش این بندگان خدا کم نمی کنما

ولی اون مهمتره

به امید روزی که نماز نخونیم بلکه نماز به جا آوریم

[ سه شنبه 17 تير 1392برچسب:نماز,بندگی, ] [ 13:5 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

 سلام

امروز اول شعبانه و نیمه ی شعبان میلاد منجی(عج)

کم کم داریم به تابستان با تعطیلی هاش نزدیک میشیم برای من دعا کنید از تنبلی دست بردارم و حداقل هفته ای یک کتاب بخوونم

البته دعا کنید مصداق شعر زیر هم نباشم

 

تا لنگ ظهر، ما همه خوابیم جمعه ها

از تخت خویش، روی نتابیم جمعه ها

 

بگذارمان به گوشه ای و دستمان نزن!

مانند خاك خورده كتابیم جمعه ها

 

شش روز هفته آب روانیم ـ جو به جو ـ

اینك مجویمان كه سرابیم جمعه ها

 

افتاده ایم كنجی ـ تعطیل و بی خیال ـ

بیزار از سوال و جوابیم جمعه ها

 

شش روز هفته ـ مثل فلان! ـ كار كرده ایم

بنشین! نرو! كجا بشتابیم جمعه ها؟

 

شش روز هفته در پی اینها دویده ایم

بشمارمان كه اهل حسابیم جمعه ها

 

شش روز هفته یكسره گردیده ایم تا

جایی برای خواب بیابیم جمعه ها

 

وقت غروب... آه، چه دلتنگ می شویم!

از فكر شنبه ها به عذابیم جمعه ها

 

ای یار غار! باز بیار آن تغار را!

تا بعد خواب كشك بسابیم جمعه ها

 

گفتند: صبح جمعه می آید امام عصر

تا لنگ ظهر، ما همه خوابیم جمعه ها!

 

"محمدمجتبی احمدی"

 

[ دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ] [ 15:50 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]
[ جمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 22:42 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

 

در قرآن و ادعیه بیان می شود هر کس امروز هم از کار گذشتگان راضی باشد با آنها شریک است.
یا حسین " یا لیتنا کنا معک" ؛ ای کاش ما هم در کربلا بودیم ای کاش ما هم جز 72 تن بودیم اگر این آرزو را داشته باشیم ما هم حسینی هستیم.
12 فروردین من هم به جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش تر نه یک کلمه کمتر رای دادم زیرا الآن با رضایت کامل این چنین آرزویی دارم.

[ دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:53 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

 روز دانشجو سال ۱۳۷۸(یعنی اولین ترم دانشگاهی بعد از بحران ۱۸ تیر) در دانشگاه علم و صنعت برگزار می شد. جلسه جنجالی خاتمی با دانشجویان در ۱۶ آذر سال گذشته اش و ماجرای ۱۸ تیر باعث شد همه ی نگاه ها به این جلسه ی دانشجویی باشد؛ اضافه کنید بازداشت عبد الله نوری را.

قرار بود از طرف بسیج دانشجویی صبح بسیار زود برویم علم و صنعت تا جلوی جایگاه جا بگیریم. از اول هم ابلاغ شده بود که شعار بدهیم: «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر!» شعار را بارها تکرار کردیم هرچند ار درون داشتیم منهدم می شدیم و از بیرون هم با فحش های رکیک جریان دانشجویی مقابل طرف بودیم.
اشتباه نشنیدید. بعد از ۱۸ تیر بسیج این شعار را تکرار می کرد تا به اصطلاح با دستهای خودش خاتمی را به سمت دشمن هل ندهد!
این خاطره وقتی یادم آمد که عده ای کم عقل(با هدایت عده ای فرصت طلب کینه ای) قبل از هر اتفاقی به احمدی نژاد گفتند «بنی صدر» و آنقدر لجاجت کردند و سرزنشش کردند که او هم به وادی اشتباهات دیگران بیافتد. امام صادق علیه السلام می فرماید:«عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت، خود برای او عذری بتراش.» حضرت علی(ع) میفرماید : «سرزنش زیاد ی آتش لجاجت را شعله ور میکند»
حالا رفتار بزرگ منشانه و اخلاقی امام(ره) و رهبری را با همه ی دولتمردان از ابتدای انقلاب تا کنون مرور کنید. تا لحظه ی آخر چگونه برخورد کرده اند؟

پ ن ۱: از اون لحاظ که عده ای دوباره دوره افتاده اند و با مقارنه سازی های بعید و شیطانی دارند سند جمع می کنند که فلان حرف احمدی نژاد در کنفرانس مطبوعاتی خطاب به آقا بود!
پ ن ۲: مومن زرنگ است ولی شیطنت نمی کند. اینکه اخلاقی برخورد کنیم معنایش این نیست که نفهمیم کی داره چیکار می کنه… گفتم که گفت باشم.

یک تذکر مهم:
بعد از فتنه که خدمت حضرت آیت الله مصباح یزدی رسیده بودیم ایشان تذکری دادند که همه ی ما را به فکر فرو برد. ایشان فرمودند: «در نقد آدم ها خیلی مراقب باشید. اگر طوری درباره ی آنها حرف بزنید که در آینده ی دور هم وقتی می خواهند به راه برگردند و اصلاح کنند، یاد حرف های شما بیافتند و از ترس سرزنش شما نیایند، شما مسوولید!»

http://yaminpour.ir/fa/

 

[ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:یامین پور, ] [ 15:17 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگی یا بندگی ؟؟؟ و آدرس alabd313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 50
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 27717
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1